آخرالزمان، سرشار است از تلخی و شیرینی؛ یاس و امید، دغدغه و نگرانی، انتظار و انتظار، فتنه و فتنه. اگر آن فرموده ی سراسر نور پیامبر اعظم(ص) پیرامون آخرالزمان و استقبال از فتنه های آن جهت رسوایی منافین و خالص شدن اصحاب قائم(عج) به دستمان نمی رسید، معلوم نبود در کشاکش سخت و سنگین این آزمایشهای رنگارنگ، چگونه می توانستیم کمر راست نماییم و مردانه بایستیم و به انتهای جاده ی انتظار خیره شویم.
از کربلا آمده ام و می خواهم توشه ی این سفر یکپارچه عشق و معرفت را در طبق اخلاص گذارم. با دوستان همسفر، در آخرین گپ و گفتمان به نکته ای مهم اشاره داشتم که خالی از لطف نخواهد بود اگر همان مطلب را به عنوان ره توشه ی قبر شش گوشه تقدیم نمایم.
این روزها، فتنه پشت فتنه و رنگ پشت نیرنگ کمین کرده و می خواهند بگیرند از ما همان مهمی را که قرنها محرومش بودیم. همان اصلی که سالها انبیاء و اولیا و اهل بیت(ع) برای وصالش زحمت کشیدند و خون دل خوردند و خون ریختند و اینک ظاهرا ما در آخرین پیچ و گذر آن جاده ی پر فراز و نشیب قرار داریم و البته جاده در حال پیچیدن است و مباد که ما نپیچیم و به انتهای دره سقوط کنیم.
این روزها به کرات می شنویم که عده ای، ملقب به جریان انحرافی، ضمن کوشیده اند تا در میانه ی صف متدینین برای خود جایی دست و پا کنند و هنوز نرسیده و عرق خشک نشده، به غارت برند همه ی سرمایه های دینی را. این منحرفین تازه به دوران رسیده، از یکسر سر در آخور کفار دارند و از دیگرسو، مام میهن شده اند و دلتنگ غرور هخامنشی و جهت خالی نبودن عریضه، رنگ و لعاب دینی نیز به نیرنگشان زده اند. بدین طریق، به در توهم خام خود می خواهند هم از عقبه ی مادی خود بیگانگان متنعم شوند و هم ملی گرنماها را با خود همراه نمایند و هم با ایجاد رخنه در صفوف متدینین، ضمن شکست وحدت آنان و ایجاد شبهات مثلا نو و بی پاسخ، از میان این طیف مهم و اثرگذار نیز نیرو جذب نمایند. از این اصل که بیگانه پرستی و ملی گرایی در ذات خود با هم در تناقضند و همدیگر را رد می کنند که بگذریم، بنای این نوشته، بر قسم سوم نیت منحرفین در مواجهه با نیروهای ارزشی متمرکز خواهد شد.
منحرفین، با اتخاذ سیاستی جالب، جهت عضوگیری از ارزشمداران، دست روی نقطه ی حساس آنها گذارده اند و مساله ی ظهور منجی را اصلی ترین مطالبه ی خود قلمداد کرده و کوشیده اند در اذهان اینگونه فعالیت نمایند که این طیف، دغدغه مند ترین طیف منتظر موعود می باشد. آنان، با استفاده از انواع تکنولوژیهای نوین و با انتشار گسترده ی سی دیهای مختلف و مربوط به اصل ظهور و تفسیر به رای نمودن احادیث رسیده پیرامون این مهم، کوشیده اند نبض انتظار جامعه را در دست گیرند و سپس، در لحظه ی موعودشان، نقشه ی پلید و پنهانی خود را اجرا نمایند و به زعم خودشان، پیچ آخر جاده ی انتظار را به اولین پیچ آن مبدل سازند.
اینان شاید در سطحی بسیار کم و ضعیف بتوانند در وهله ی اول بر افکار عده ای عوام و کوته بین تاثیراتی بگذارند اما هرگز نخواهند توانست بر ذهنیت اکثریت جامعه ی ارزشی و بیدار کشورمان موثر واقع شوند. این جماعت بصیر، که از پیچهای مختلف و صعب العبور گذشته اند اینک، بسیار آبدیده تر از گذشته و به راحتی می توانند دم خروس قسم حضرت عباس گویان را شناسایی کنند و افشایشان نمایند. ارزشمداران و منتظران موعود، پای مکتب اهل بیت(ع) و فرهنگ عاشورا رشد نموده اند و بزرگ شدگان تعالیم قرآن و عترت، هرگز دچار غفلت و گمراهی نخواهند شد.
ما از تاریخ، به ویژه جریان عاشورا، به زیبایی آموخته ایم که آنانی پای کار امام معصوم خواهند ایستاد که در غیاب ایشان، از حمایت و اطاعت از نایب و فرستاده ی آن بزرگواران پا پس نکشند. اگر مکرر به تاریخ عاشورا نظر افکنیم و صفحات غفلت و بصیرت مردم عاشورای سال 61 هجری را تورق زنیم به راحتی خواهیم دید که پشت کنندگان به مسلم بن عقیل(س)، به عنوان سفیر و نایب امام زمان آن دوره، در زمره ی قاتلان سیدالشهداء(ع) قلمداد گشته اند و وفاداران به نایب امام، در زمره ی شهدای پای کار امام معصوم جاودانه شدند.
این نکته، یک شاخص بسیار مهم برای جامعه ی منتظر موعود است. آنانی می توانند داعیه ی سربازی امام زمان(عج) را داشته باشند که در دوران غیبت آن ولی حاضر، سرباز بی چون و چرای نایب حضرتش باشند و آنانی که در طول غیبت، جهت سرپیچی از منویات نایب دست به دامن انواع توجیهات شده اند، به شهادت تاریخ عاشورا، در دوران حضور عینی امام زمان(عج) نیز در جمع مخالفان حضرتش خواهند ایستاد.
با این اصل، تا مادامی که پرچم بصیرت افزای سیدالشهداء(ع) را در دست داریم و تا زمانی که نگاهمان، به جای مسایل فرعی و انحرافی، به نایب امام زمان(عج) دوخته شده باشد، هرگز از انواع فتنه ها و جریانات انحرافی باکی نخواهیم داشت و به مسیر صراط المستقیم خود تا رسیدن به نقطه ی نزدیک رهایی ادامه خواهیم داد؛ انشاءالله